عاشق واقعی آقــا (عج)
دفاع مقدس
این وبلاگ به شما این امکان رو میدهد تا با اتفاقاتی که در 8سال دفاع مقذس روی داده است اشنا شوید
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 16 آذر 1391 توسط محدثه دیناری نژاد



اوج سالهاي جنگ بود و تعداد زيادي شهيد آورده بودن شيراز. برا تسلاي دل خانواده هاي شهدا به آيت ا.. حائري پيشنهاد دادم که هر کدوم از علما و روحانيون برا خوندن تلقين چند تا از شهدا بيان و اين مسئله رو تقبل کنن تا به خانواده هاي شهدا هم سر سلامتي گفته بشه.

روز تدفين دومين يا سومين شهيدي بود که رسيدم بالا سرش، اسمش " سيد احمد خادم‌الحسين" بود. همينکه شروع کردم به خوندن تلقين؛ تو ذهنم اومد که مگه شهداء هم تلقين مي خوان؟!! و مگه اونا احياء عند ربهم نيستند؟ اما گفتم مستحبه و برا تسلاي دل خانواده هاشون ايرادي نداره. داشتم شهادت به ائمه اطهار (ع) رو يک به يک مي خوندم که رسيدم به نام صاحب الامر، حضرت امام زمان(عج)، همينکه اسم ايشون رو گفتم و همه به احترام اسم آقا(عج) بلند شدن، يه دفعه ديدم اين شهيد بزرگوار هم سرش رو به اندازه يه وجب از زمين بلند کرد و بعد مجددا رو زمين گذاشت، از تعجب خشکم زده بود. همه اونايي که دور و برم بودن و اين صحنه رو ديدن هم مثل من متعجب بودن. گريه هيچ کدوممون رو امون نمي داد. ديگه نفهميدم چي شد! حتي يادم نيست خودم از قبر بيرون اومدم يا کسي منو بيرون آورد.

 

بعد صد سال اگر از سر قبرم گذري
من کفن پاره کنم زندگي از سر گيرم



بعدها اين قضيه منو واداشت که بيشتر رو اين شهيد تحقيق کنم و ببينم چي بوده که احترام به آقا(عج) رو حتي بعد شهادتش هم ترک نکرده. وقتي جستجو کردم ديدم اين شهيد در زمان حياتش هم عاشق واقعي آقا(عج) بوده و هم خود بسيار در فراقش مي سوخته و هم ديگران رو به ياد حضرت مي انداخته....
نقل از: حجت‌ الاسلام والمسلمين حاج آقا طوبائي

شادی ارواح طیبه ی همه شهدا به پیشگاه ام الشهدا حضرت زهــرا (س) صــلوات

 


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








طبقه بندی: امام عصر(عج)،  ، 
برچسب ها: عاشق واقعی آقــا (عج)،
قالب وبلاگ
عاشق واقعی آقــا (عج)
دفاع مقدس
این وبلاگ به شما این امکان رو میدهد تا با اتفاقاتی که در 8سال دفاع مقذس روی داده است اشنا شوید
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 16 آذر 1391 توسط محدثه دیناری نژاد



اوج سالهاي جنگ بود و تعداد زيادي شهيد آورده بودن شيراز. برا تسلاي دل خانواده هاي شهدا به آيت ا.. حائري پيشنهاد دادم که هر کدوم از علما و روحانيون برا خوندن تلقين چند تا از شهدا بيان و اين مسئله رو تقبل کنن تا به خانواده هاي شهدا هم سر سلامتي گفته بشه.

روز تدفين دومين يا سومين شهيدي بود که رسيدم بالا سرش، اسمش " سيد احمد خادم‌الحسين" بود. همينکه شروع کردم به خوندن تلقين؛ تو ذهنم اومد که مگه شهداء هم تلقين مي خوان؟!! و مگه اونا احياء عند ربهم نيستند؟ اما گفتم مستحبه و برا تسلاي دل خانواده هاشون ايرادي نداره. داشتم شهادت به ائمه اطهار (ع) رو يک به يک مي خوندم که رسيدم به نام صاحب الامر، حضرت امام زمان(عج)، همينکه اسم ايشون رو گفتم و همه به احترام اسم آقا(عج) بلند شدن، يه دفعه ديدم اين شهيد بزرگوار هم سرش رو به اندازه يه وجب از زمين بلند کرد و بعد مجددا رو زمين گذاشت، از تعجب خشکم زده بود. همه اونايي که دور و برم بودن و اين صحنه رو ديدن هم مثل من متعجب بودن. گريه هيچ کدوممون رو امون نمي داد. ديگه نفهميدم چي شد! حتي يادم نيست خودم از قبر بيرون اومدم يا کسي منو بيرون آورد.

 

بعد صد سال اگر از سر قبرم گذري
من کفن پاره کنم زندگي از سر گيرم



بعدها اين قضيه منو واداشت که بيشتر رو اين شهيد تحقيق کنم و ببينم چي بوده که احترام به آقا(عج) رو حتي بعد شهادتش هم ترک نکرده. وقتي جستجو کردم ديدم اين شهيد در زمان حياتش هم عاشق واقعي آقا(عج) بوده و هم خود بسيار در فراقش مي سوخته و هم ديگران رو به ياد حضرت مي انداخته....
نقل از: حجت‌ الاسلام والمسلمين حاج آقا طوبائي

شادی ارواح طیبه ی همه شهدا به پیشگاه ام الشهدا حضرت زهــرا (س) صــلوات

 


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








طبقه بندی: امام عصر(عج)،  ، 
برچسب ها: عاشق واقعی آقــا (عج)،
قالب وبلاگ